لحظه هایی که دوستش ندارم

لحظه هایی که دوستش ندارم

دوســــ♥ـــت داشتن . . . به تعــــداد دفعات گفـــــتن نیست . . . حسی است که باید بـی کلام هم لمــــــس شود . . .
لحظه هایی که دوستش ندارم

لحظه هایی که دوستش ندارم

دوســــ♥ـــت داشتن . . . به تعــــداد دفعات گفـــــتن نیست . . . حسی است که باید بـی کلام هم لمــــــس شود . . .

19

آدمــها کنــارت هستند . .

تا کـــی؟

تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند !

از پیشــت میروند یک روز . .

کدام روز ؟

وقتی کســی جایت آمد !

دوستــت دارند . .

تا چه موقع ؟

تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند !

میگویــند عاشــقت هســتند برای همیشه !

نه . . . !

فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام شود. .

و این است بازی باهــم بودن . .


18


منو پس نزنید


صدام کنید


تنهام...


دستی می خوام برای یاری


تکیه گاهی برای غصه هام


مرهمی برای زخمهام


با شماهایم،اااااااااااای ادمهاااااااااا.  صدام رو می شنوین؟


با شماهایم .ای رهگذران سر در گریبان فرو رفته.


ای قلبای غبار گرفته


من از سرزمینی پر از  ظلمت و تاریکی ام.


چطور بگم از وسعت تنهایی ام.


کاش می تونستم بگم...


من غریبم... بی کسم... گم کرده راهم...


کسی راه روشنایی بلد نیست؟


چطور می تونم تو این آسمون آلوده نفس بکشم؟


هوا می خوام برای زندگی...


برای نفس کشیدن...


برای دوباره متولد شدن...


این هوا قلبم رو  می فشره


روزنه ای ندارم برای عبور...


خدایا دستم را بگیر...


دستم را بگیر...


دستم را بگیر...


17


از تو میگذرم

از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،

از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،

نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم.

از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،

این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست!

میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی ،

میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ،

میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی

از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ،

هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم ....

نه اندیشیدن به تو فایده دارد ، نه فکر کردن به خاطره هایت ،

حالا آنقدر به دنبالم بیا تا خسته شود پاهایت....

تو لیاقت مرا نداری ، از تو میگذرم تو ارزشی برایم نداری....

کارت شده بود دلشکستن و بی وفایی ،

روز و شب من این شده بود که از تو سوال کنم کجایی؟؟

چرا پاسخی به دل گرفته ام نمیدهی ،

چرا سرد شده ای و مثل آن روزها سراغی از من نمیگیری؟

فکر کرده ای کیستی، برو با همان عاشقان سینه چاکت ،

برو که تو با یک نفر راضی نیستی!

از تو میگذرم بی آنکه تو را ببینم ،

محال است دیگر برگردم ، حتی اگر از غم و غصه بمیرم....

از تو میگذرم و بی خیالت میشوم ،

شک نکن بدون تو از شر هر چه غم در این دنیاست راحت میشوم

اشتباه گرفته ای ، من آن کسی که میخواهی نیستم ،

تا هر چه دلت خواست با دلش بازی کنی ،

میروم تا حتی نتوانی یک لحظه هم نگاهم کنی....

از تو میگذرم بی آنکه لحظه ای برگردم و تو را ببینم ،

یک روز بیا تا حساب تمام بی محبتهایت را از قلب شکسته ام برایت بگیرم....


نایت اسکین

16

این قطعه رو به یک نفر تقدیم میکنم که تمام امید من برای زنده بودن است اونم آبجیمه


برای تو مینویسم:

برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست... 

برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست ... 

برای تویی که احسا سم از آن وجود نازنین توست ... 

برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد... 

برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است... 

برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی... 

برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی... 

برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است... 

... تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است 

برای تویی که قلبت پـا ک است ... 

برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است... 

برای تویی که عـشقت معنای بودنم است... 

برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است... 

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است..

15

ساعتها زیر دوش می نشینی


به کاشی های حمام خیره می شوی..

غذایت را سرد می خوری !!

ناهار ها نصفه شب 


صبحانه را شام!

لباسهایت دیگر به تو نمی آیند 


همه را قیچی می زنی!

ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی


و هیچ وقت آهنگی  را حفظ نمی شوی!

شبها علامت سوالهای فکرت را می شماری 


تا خوابت ببرد!

تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست...